وجود جادهها در مناطق حفاظتشده، کارکردهای مؤثر اینگونه مناطق برای زیستگونههای جانوری را کاهش میدهد. برای مثال درکشور ما، جاده «پارک ملی گلستان» یکی از نمونههای بارز این موضوع است.
به گزارش پایگاه خبری خودروهای تجاری (سیونا)، بر اساس نظر متخصصان امر، تلفات جادهای، سبب کاهش بقا و تراکم جمعیتهایجانوری میشوند و در این میان، گوشتخواران از آسیبپذیری زیادی برخوردار هستند.
تصادفات جاده ای عامل نیمی از مرگ و میر «یوز ایرانی»
یافتههای این مطالعه نشان میدهند که در بازه زمانی مورد اشاره، تصادفات جادهای، اولین عامل تأثیرگذار بر مرگومیر گوشتخوارانکشور بودهاند و ۵۲ درصد از مرگومیر کل پستانداران، بهطور مستقیم در ارتباط با تصادفات جادهای رخ داده و در این میان،گوشتخواران با حدود ۶۴ درصد، بالاترین آمار مرگومیر جادهای را داشتهاند.
طبق این نتایج که در قالب مقالهای علمی پژوهشی در فصلنامه «انسان و محیطزیست» وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی منتشر شدهاست، در بین گوشتخواران، سگسانان با نزدیک به ۶۳ درصد بیشترین درصد آمار مرگومیر جادهای را داشتهاند و گربهسانان با ۲۰درصد در مکان بعدی قرارگرفتهاند.
بهعلاوه، یافتهها نشان میدهند که بیش از نیمی از مرگومیر یوزپلنگ آسیایی بهطور مستقیم به عامل تصادفات جادهای ارتباط داشتهاست. در این خصوص، جاده پارک ملی گلستان بهتنهایی ۳۹ درصد از تلفات جادهای حیاتوحش کشور و ۷۸ درصد از تلفات جادهایپلنگها را سبب شده است.
تصادفات جادهای عامل مهمیست که در حال حاضر جمعیت بسیاری از گوشتخواران رأس هرم غذایی را در معرض تهدید قرار دادهاست.
این موضوع گرچه نشان میدهد که به سمت توسعه پیش میرویم، ولی این جادهسازیها، عمدتاً در حاشیه یا حتی در بطن مناطقحفاظتشده حیاتوحش انجام شده و میشوند.
این اتفاق در کل جهان رخ میدهد، برای مثال در کشور هندوستان، تلفات جادهای، از عوامل اصلی تهدید پلنگ محسوب میشوند. ولیدر کشورهای پیشرفته، راهکارهای خاص برای مقابله با این معضل، اندیشیده و اجرایی شده است و به همین دلیل، آمارهای بالایجانوران وحشی کشتهشده در اثر تصادفات جادهای، بیشتر مختص کشورهای درحالتوسعهای نظیر ایران است.
سهم گوشتخواران از تصادفات جادهای، ۸ برابر علف خواران
طبق آمار ارائهشده در تحقیقات، سهم گوشتخواران از تصادفات جادهای، ۸ برابر علف خواران بوده است. همچنین در بینگوشتخواران، سگسانان آماری بسیار بیشتر از گربهسانان در تصادفات جادهای داشتهاند که حدوداً سه برابر آنها بوده است.
گوشتخواران به خاطر ویژگیهای رفتاری خود، برای مواردی چون تعیین قلمرو، جفتیابی، تولیدمثل و حتی غذا، چون نیاز غذاییبیشتری نسبت به علف خواران دارند، مجبور هستند که از مناطق معمول خود خارج بشوند و این باعث افزایش تلفات آنها میشود. امادر خصوص سگسانان باید گفت که آنها بهطورکلی تراکم جمعیتی بالایی نسبت به گربهسانان دارند و بهعلاوه، آنها همه نوع زیستگاهرا انتخاب میکنند، مثلاً روباه هم در کوهستان و هم در دشت زندگی میکند.
این یعنی دامنه پراکنش سگسانان گستردهتر است و برای همین طبیعتاً در معرض خطر بیشتری دارند. از سویی گربهسانان معمولاً بهدلیل برخورداری از زیستگاههای خاص، کمتر از جادهها عبور کرده و دچار تلفات میشوند. هرچند همین مقدار کم نیز برای جمعیتهایینظیر جمعیت یوزپلنگ آسیایی و پلنگ که بیشتر در معرض خطر انقراض هستند، بالا محسوب میشود. برای مثال یوزپلنگ آسیایی کهتنها ۴۰ تا ۵۰ قلاده از این حیوان آنهم صرفاً در کشور ما باقیمانده و به همین دلیل به یوزپلنگ ایرانی معروف شده است، از این لحاظبسیار در خطر است.
احداث روگذر و زیرگذرهای جادهای، ایمنسازی جادهها و نصب تابلو علائم راهنمایی و رانندگی برای هشدار عبور حیوانات از مواردیهستند که در کشورهای پیشرفته، بهخوبی از آنها استفاده شده است، اما در کشور ما در این خصوص ضعف زیادی مشاهده میشود.
وزارت راه که بهطور ویژه با این قضیه درگیر است، باید همکاری و هماهنگی بیشتری با سازمان محیط زیست داشته باشد. همچنینسایر ارگانهای دولتی و پلیسراه نیز دراینباره باید برای کمک وارد شوند تا شاید در آینده، شاهد کاهش روند دردآور کشته شدنحیوانات به ویژه موارد در خطر انقراض، بهخاطر تصادف با خودروها باشیم.
یادداشت: فرنوش آبا