اگر به خیابانهای ایران در سال ۱۴۰۴ نگاهی بیندازید، حضور خودروهای چینی بهقدری پررنگ است که شاید تصورش هم سخت باشد روزگاری در همین کشور کمتر کسی حاضر بود پشت فرمان یک خودروی چینی بنشیند.
به گزارش پایگاه خبری خودروهای تجاری (سیونا). اما این اتفاق، بهمرور و بهشکلی خزنده رخ داد. از ورود پرحاشیه اولین برندها در دهه ۸۰ شمسی، تا تسلط امروز برندهایی چون چری، امویام، فیدلیتی، دیگنیتی و فونیکس، مسیر پر فراز و نشیبی طی شده است.
⸻
آغاز راه: تردید و بیاعتمادی (۱۳۸۲ تا ۱۳۹۰)
ورود رسمی خودروهای چینی به ایران به اوایل دهه ۸۰ شمسی بازمیگردد. در آن زمان شرکتهای ایرانی به دنبال جایگزینهایی برای خودروهای کرهای و ژاپنی بودند که یا گران شده بودند یا دسترسی به آنها سختتر شده بود.
یکی از نخستین برندهایی که وارد بازار ایران شد، چری (Chery) بود که با همکاری شرکت مدیرانخودرو و محصولاتی مانند امویام ۱۱۰ پا به بازار گذاشت. خودرویی کوچک، اقتصادی و ارزانقیمت که شباهت زیادی به ماتیز کرهای داشت. هرچند این خودرو از نظر کیفی مورد انتقاد قرار گرفت، اما توانست جایش را در بازار باز کند—مخصوصاً در بین مصرفکنندگان کمدرآمد و کسانی که بهدنبال خودروهای جمعوجور شهری بودند.
در همان دوران برندهایی مانند لیفان، گریتوال، جیلی و FAW نیز با مدلهایی مثل ۵۲۰، X60 یا V5 وارد بازار شدند، اما اغلب در حد محدود باقی ماندند.
⸻
دهه ۹۰؛ تحریمها و فرصتی طلایی برای چینیها
دهه ۱۳۹۰ را میتوان دوران طلایی رشد برندهای چینی در ایران دانست. با شدت گرفتن تحریمهای بینالمللی و خروج خودروسازان مطرحی مانند پژو، رنو و کیا از بازار ایران، خلأ بزرگی در تنوع خودروهای سواری ایجاد شد. این فرصت مناسبی بود تا برندهای چینی سهم بیشتری از بازار را تصاحب کنند.
در این دوره همکاریهای مونتاژی گستردهتری بین شرکتهای ایرانی و برندهای چینی شکل گرفت. کرمانموتور به شریک اصلی JAC تبدیل شد و مدلهایی مانند JAC J5 و S5 را روانه بازار کرد. گروه بهمن هم سراغ فیدلیتی و دیگنیتی رفت که در عمل نسخههایی از محصولات دانگفنگ و سایر برندهای چینی بودند.
نکته مهم در این دوره، رشد سریع کیفیت و طراحی خودروهای چینی بود. برخلاف نمونههای اولیه دهه ۸۰، خودروهای جدیدتر چینی ظاهر بهتری، امکانات مدرنتری و سطح کیفی قابل قبولتری داشتند. در نتیجه، نگاه مردم نسبت به خودروهای چینی کمکم تغییر کرد.
⸻
دهه ۱۴۰۰؛ سلطه در بازار، بیرقیب و پرتنوع
با آغاز دهه ۱۴۰۰ و تداوم تحریمها، برندهای چینی تقریباً بیرقیب شدند. مونتاژ گسترده انواع SUVها، کراساوورها و سدانها از سوی شرکتهایی مثل مدیرانخودرو، کرمانموتور، بهمنموتور و خودروسازی فردا باعث شد که خودروهای چینی تبدیل به گزینه اصلی برای اقشار متوسط و بالاتر شوند.
مدلهایی مانند:
• فونیکس FX و تیگو ۸ پرو (چری)
• فیدلیتی پرایم و دیگنیتی پرستیژ (دانگفنگ)
• جک JS5 و JS4
• لاماری ایما
• و اخیراً محصولات برندهایی مثل BAIC و SWM
در خیابانها به وفور دیده میشوند. طراحی جسورانه، آپشنهای زیاد، موتورهای توربو و قیمت قابل رقابت، خودروهای چینی را به انتخاب اول بسیاری از خریداران تبدیل کردهاند.
⸻
چالشها و نقدها؛ کیفیت یا کمیت؟
با وجود رشد محبوبیت، خودروهای چینی همچنان با چالشهایی روبهرو هستند. از جمله:
• خدمات پس از فروش پراکنده یا پرهزینه
• تأمین قطعات سخت یا گران
• افت قیمت زیاد در بازار دستدوم
• و نگرانیهایی درباره دوام فنی در بلندمدت
با این حال، نبود رقبای جدی خارجی، و کند بودن توسعه داخلی خودروهای ایرانی باعث شده این چالشها فعلاً مانعی برای رشد بازار چینیها نباشد.
⸻
جمعبندی
ورود خودروهای چینی به ایران، یک روند آرام اما پیوسته بود که طی دو دهه، از نگاه بیاعتمادی به تسلط کامل بر بازار رسید. اکنون که برندهای اروپایی و ژاپنی بهندرت در ایران دیده میشوند، خودروهای چینی بار اصلی تنوع و تکنولوژی در بازار را به دوش میکشند. شاید آینده صنعت خودروی ایران در گرو عملکرد همین برندهایی باشد که روزگاری به آنها لقب “ماشینهای اسباببازی” داده میشد.
گزارش: شیوا آبا