به گزارش پایگاه خبری خودروهای تجاری (سیونا)، این جملات بخشی از صحبتهای یک راننده است که پشت فرمان تاکسی خطیمینشیند؛ اما هیچ وقت در خط کار نمیکند بلکه در یک سازمان دولتی راننده یکی از مدیراناش است و به مدت ۸ ساعت کاری دراختیار اوست. نمی خواهد نامی از او برده شود. فقط اجازه میدهد تا از او سوالاتمان را بپرسیم و اطلاعاتی که باز هم چنداننمیخواهد به صورت واضح آنها را به زبان بیاورد در اختیارمان قرار دهد. شما هم اگر به صورت اتفاقی سری به چند پارکنیگ عمومیبزنید تعدادی تاکسی را در طبقات مختلف که اکثرا در طبقات همکف و طبقاتی که از نزدیک قابل مشاهده نیستند رویت خواهیدکرد که درگوشهای جا خوش کرده است در صورتی که در آن ساعت باید در سطح شهر مسافر جا به جا کند…
میگویند بسیاری از تاکسیها که اکثر آنها هم خطی هستند مالکانی دارند که هیچ کدام راننده تاکسی نیستند و تنها برای آنکه بتواننداز طریق آن وارد طرح شوند تاکسی زرد رنگ را میخرند؛ بدون آنکه بدانند حق و حقوقی از مردم ضایع میشود و با هزار ترفندی که بهخوبی آنها را میشناسند قوانین را دور میزنند… پارکینگهای عمومی هم این حکایتها را تایید میکنند. مخصوصا پارکینگهایعمومی که در مرکز شهر قرار دارند. جایی که هم طرح هست و هم اکثر ارگانها، سازمان و ادارهها در این محدوده قرار دارد و بسیاریبرای آنکه بتوانند به راحتی وارد این محدوده شوند تاکسیهایی را می خرند که وظیفهشان رساندن مسافر است!
تاکسیهای زرد رنگ توی چشم میزنند
وارد یکی از پارکینگهای مرکز شهر میشویم. خبری از نگهبان ورودی پارکینگ نیست. برای همین به راحتی وارد میشویم و به طبقاتسرک میکشیم. آنجاهایی که در دید بیشتر و رفت و آمد بیشتری است خبری از تاکسیهای زرد رنگ جا خوش کرده در گوشه پارکینگنیست؛ اما همین که به طبقات پایینتر یا بالاتر میرویم سرو کله شان پیدا میشود. یکی دو تا از آنها روکش کشیده شده؛ اما زردی آنهاتوی چشم میزند. یکی دو تاکسی دیگر هم در گوشه کنار سایر طبقات خود نمایی میکنند.
تاکسی که صرف مسائل شخصی میشود
به سراغ یکی دیگر از پارکینگهای عمومی در شلوغترین نطقه شهر قرار گرفته است میرویم؛ چند راننده خطی در آنجا مشغول سوارکردن مسافر هستند و مسافرها را به سمت خود فرا میخواندند. با یکی از راننده تاکسیها درباره این موضوع صحبت میکنیم میگوید: «بله، تا دلتان بخواهد تاکسیهایی هستند که فقط برای مصرفهای شخصی خریداری میشود و هیچ وقت هم وارد خط نمی شوند تاکار کنند. برای دور زدن طرح همه کار میشود کرد که یکی از این راهها خرید تاکسی است.» راننده تاکسی دیگری هم میگوید: «کسیپیدا نمیشود یقه این آدمها را بگیرد که چرا تاکسی که حق الناس است را برای رفاه خودت میخری بدون آنکه به این موضوع توجهداشته باشی، تاکسی یک وسیله عمومی است نه شخصی که بخواهی برای مصارف خودت استفاده کنی….»
قانونی وجود ندارد که نگذارد تاکسی وارد پارکینگ نشود
نگهبان ورودی پارکینگ هم منکر این موضوع نیست و میگوید: «در طول روز هستند تاکسیهایی که وارد میشوند و پارک میکنند. هیچممنوعیتی هم برای ورود آنها نیست. به هر حال ورود خودرو حالا هر خودرویی که می خواهد باشد آزاد است. برای همین تاکسیها هممیآیند و میروند بدون آنکه کسی جلوی آنها را بگیرد. فکر نکنم قانونی هم باشد که بخواهد جلوی پارک کردن تاکسیها در طول روز رابگیرد. کار سختی هم هست. برای همین به نظر میرسد راهکاری هم وجود نداشته باشد.» داخل این پارکینگ هم توانستیم دو تاکسیپیدا کنیم که در طبقات پارکینگ پارک کرده بودند و البته یک تاکسی سبز رنگ تصادفی هم در آنجا بود که به نظر میرسید توان حرکتندارد و کلا از رده خارج بود…
غم نان و خرید تاکسی
با پرس و جوهایی که انجام دادیم موفق شدیم کسی را پیدا کنیم که چند سال میشود تاکسی دارد؛ اما هیچ وقت داخل خط با آن کارنکرده و البته حاضر هم نشد نامی از او گفته شود چون احساس میکرد هم کارش را از دست میدهد و هم شاید تاکسیاش را از اوبگیرند. برای همین با اطمینان از اینکه نامی از او برده نمیشد حاضر به گفت و گو شد و گفت: «یکسری از بازنشستههای ارگانهایدولتی هستند که به دلیل حقوق کم بازنشستگیشان چون کفاف زندگیشان را نمیدهد تاکسی میخرند. آنها این تاکسی را میخرند تادر سازمانهای دولتی از شهرداری گرفته تا سازمانها و وزارت خانههایی که در سطح تهران هستند به عنوان راننده کار کنند. اینرانندهها با تاکسیهایشان بعد از آنکه جذب شدند شروع به کار کردن میکنند. اکثر این تاکسیها نیز در اختیار مدیران یا معاونان ردهبالایی سازمانی قرار داده میشود. برخی از این مدیران هم خودشان این تاکسیها را تهیه میکنند و برایش راننده میگیرند تا راحتترمسیر کار و خانهشان را طی کنند.»
با رئیس خط هماهنگاند
او در ادامه درباره نوع تاکسیهایی که در این سازمانها فعالیت میکنند توضیح میدهد: «این تاکسیها معمولا خطی هستند و بهعنوان مثال در خط جمالزاده–بلوار کشاورز باید کار کند؛ اما این راننده تاکسیهای خطیها با رئیس خط هماهنگ هستند و ماه به ماهحاضریشان را میزنند بدون آنکه در جای اصلیشان که خطشان است قرار داشته باشند و جای دیگر مشغول به کار هستند. این یکیاز راههای دور زدنی است که برایشان هیچ کاری هم نمیشود کرد.» این فرد مطلع در پاسخ به این سوال که آیا بازرسی در این زمینهوجود ندارد تا جلوی تخلفها را بگیرد میگوید: «بازرسهای تاکسیرانی که همیشه آنجا نیستند تا بتوانند این موضوعات را چک کنند. چون ماشینها در حرکت هستند ممکن است آن زمان که فردی برای بازرسی آمده چند ماشین را در خط ببیند و وقتی هم سراغ باقیماشینها را میگیرد راههایی برای دور زدن او وجود دارد. به هر حال راههایی که بتوان بازرسها را هم قانع کرد بسیار زیاد هستند. مثلامیگویند تاکسیها در مسیر هستند یا آنور خط هستند. بازرس که تک تک تاکسیها را دنبال نمیکند که آیا آن مسئول خط در آن لحظهدارد راست میگوید یا خیر.»
این سبک راننده بودن استهلاک کمتری دارد
او با تاکید بر اینکه اکثر ارگانهای دولتی، سازمانها، وزارت خانهها و شهرداریها تاکسیهای خطی دارند که مصرف شخصی میشودمیگوید: «اگر سری به پارکینگ سازمانها و وزارت خانهها بزنید و حتی پارکینگهای دولتی حتما در آنجا چندتایی تاکسی خواهید دیدکه در گوشهای پارک شدهاند. حتی یکسری از کارمندها هم هستند که خودشان تاکسی خریدهاند و فقط برای آنکه بتواند وارد طرح شونداز آن استفاده میکنند در صورتی که اصلا شغلشان رانندگی نیست.» به گفته این فرد مطلع برخی از راننده تاکسیها ترجیح میدهنددر این سازمانها به عنوان راننده کار کنند. چون زحمت و دردسر یک راننده تاکسی خطی معمولی را ندارند: «این رانندهها ساعتیحقوق میگیرند. چون در اختیار محسوب میشوند. نهایت آن مسئول و مدیر در طول روز بخواهد دو مسیر را طی کند راننده آنها رامیبرند. در این شرایط ماشین استهلاک ندارد. اعصاب خوردی ندارد. سر و کله زدن با مسافرهای مختلف را ندارد. با آلودگی هوا هرروز سر و کار ندارد. چه چیز بهتر از این؟ ماشیناش چه حرکت کند چه در پارکینگ بماند همان ساعتی که قرارداد بسته را دریافتمیکند و دردسر کمتری هم میکشد. مثلا آزادی تا انقلاب سه چهارراه اصلی دارد که همیشه چراغهایش طولانی است و ترافیک هم درآنجا بیداد میکند. یک راننده تاکسی در طول روز چند بار میتواند این مسیر را طی کند. ماشیناش دائما روشن است استهلاک ومصرف بنزین و روغن را هم حساب کنید ببینید یک راننده چقدر در طول روز باید سختی بکشد. در صورتی که میتواند یک تاکسی بگیردو از آن در ارگانهای دولتی استفاده کند. دیگر چقدر میخواهد در طول روز اذیت شود یا در خیابانها مسافر سوار و پیاده کند؟»
گزارش: آزاده باقری