صبح زود، حوالی میدان آزادی تهران. هنوز آفتاب کاملاً بالا نیامده، ولی صدای بوق و موتورهایی که نفسنفس میزنند، خیابان را پر کرده است. در صف اتوبوس، مردی میانسال با کاپشن کهنه ایستاده و زیر لب غر میزند. «ببین این اتوبوسا چجوری دود میکنن. یه کامیون قدیمی اومده جلوش، قشنگ چشمام سوخت.»
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری خودروهای تجاری (سیونا)، این تصویر، فقط مخصوص تهران نیست. در اصفهان، مشهد، تبریز و حتی شهرهای کوچکتر هم داستان همین است. خودروهای فرسودهای که دیگر باید در موزه باشند، همچنان در خیابانها تردد میکنند. دود میکنند، صدا میدهند، و گاهی در میانه راه خاموش میشوند. اما چرا این خودروها هنوز در خیابانها هستند؟ چه مانعی جلوی اسقاطشان را گرفته؟ و برنامه دولت برای حل این بحران چیست؟
از وانت نقرهای تا پژوی دودزا؛ یک روز در دل خیابان
در خیابان شریعتی تهران، رانندهای با وانت نقرهای مدل ۱۳۷۳ از کنارمان رد میشود. هر بار که پا روی گاز میگذارد، پُکی از دود غلیظ خاکستری بیرون میزند. پشت وانتش پر از لولههای فلزیست، و خودش—مردی حدوداً ۵۵ ساله با صورتی آفتابسوخته—سرش را از پنجره بیرون آورده و داد میزند: «برو کنار برادر! ماشین نفس نداره!»
ماشینی که “نفس نداره”، هنوز هم در خیابانهای شلوغ پایتخت میتازد. تنها نیست. تا چشم کار میکند، پژوهای قدیمی، پیکان وانت، نیسان آبیهای بدنهزده، پرایدهای دودزا و اتوبوسهایی که صدای موتورش از دو کوچه آنطرفتر شنیده میشود، در حال رفتوآمدند.
پشت فرمان فرسودگی؛ روایتهایی از رانندهها
کمی پایینتر، به ترمینال جنوب سر میزنیم. جایی که صدای موتور و فریاد «مسافر مشهد، مشهد! یهنفر!» فضای ایستگاه را پر کرده. پشت فرمان یکی از مینیبوسها، احمد رضایی نشسته؛ مردی ۶۲ ساله از اهواز که با همان مینیبوس بنز مدل ۱۳۶۸ کار میکند.
میگوید: «این ماشین یه پا شیر بوده یه زمانی. اما حالا هر روز یهجاش ایراد پیدا میکنه. چند بار رفتم دنبال اسقاط، گفتن بیا ثبتنام کن، برو نوبت بگیر، بعد هم گفتن ماشین جدید نیست، ثبتنامت مونده.»
رضایی بعد از گفتوگو سیگاری آتش میزند و ادامه میدهد: «پول ندارم برم یه ماشین نو بخرم. با این میچرخونم زندگی بچههامو. اگه اینو هم بگیرن، من چی کار کنم؟»
۵ میلیون خودرو فرسوده؛ عددی که سنگینی میکند
طبق آمار رسمی وزارت کشور، تا پایان تابستان ۱۴۰۳ بیش از ۵ میلیون خودرو فرسوده در سطح کشور تردد میکردهاند. این خودروها عمدتاً شامل سواریهای بالای ۲۰ سال، کامیونهای فرسوده، مینیبوسهای دهه ۶۰ و اتوبوسهای دودزا هستند. نکته نگرانکنندهتر، سهم بالای این خودروها در تولید آلودگی هواست؛ طبق برآورد سازمان محیطزیست، بیش از ۶۰ درصد آلودگی آلایندههای ذرات معلق در کلانشهرها از خودروهای فرسوده ناشی میشود.
اسقاط؛ طرحهایی که روی کاغذ میمانند؟
برنامههای مختلفی طی سالهای اخیر برای اسقاط خودروهای فرسوده اعلام شده. از طرح جایگزینی با کمکهزینه ۱۵۰ میلیون تومانی گرفته تا وعده واردات خودروهای اقتصادی و تسهیل ثبتنام در مراکز اسقاط. اما بسیاری از این وعدهها یا اجرا نشدهاند، یا در میانه راه متوقف شدهاند.
زهرا فراهانی، مدیر یکی از مراکز اسقاط در استان البرز، به ما میگوید: «ما ماههاست پروندههای باز زیادی داریم که مالکان خودروها مراحل اولیه رو طی کردن، اما بهخاطر نبود خودرو جایگزین، کار متوقف شده. تازه بعضی وقتها هم اسناد مالکیت ناقصه، یا خودرو سند باز نداره، و ما باید کلی دوندگی کنیم.»
او معتقد است که بیشتر این طرحها «از بالا» نوشته میشوند، بدون اینکه در عمل با وضعیت معیشتی مردم همخوانی داشته باشند: «وقتی یه کارگر با وانت ۳۰ سال کار کرده، نمیتونه ۶۰۰ میلیون بده برای وانت صفر. شما جای اون باشید، اسقاط میکنید؟»
مردم چه میگویند؟ تردید، خستگی، دود
در حاشیه میدان امام حسین، یکی از شلوغترین نقاط شرق تهران، با چند راننده گفتوگو میکنیم. حسن اسلامی، صاحب یک تاکسی سمند مدل ۱۳۸۲، میگوید: «همه میدونیم این ماشینا دیگه باید برن. ولی وقتی طرح میذارن، یا پولش نمیرسه به ما، یا فرآیندش اونقدر کنده که آدم پشیمون میشه. اسقاط رو باید آسون کنن، پول بدن، ماشین بدن. حرف که همه بلدن بزنن.»
وعدههای سال آینده؛ آیا امیدی هست؟
در آخرین اظهارنظر رسمی، محمود شریفیمقدم، معاون نوسازی ناوگان وزارت صمت اعلام کرده که در سال ۱۴۰۴، قرار است بیش از ۲۵۰ هزار خودروی فرسوده از رده خارج شود و همزمان واردات خودروهای اقتصادی نیز سرعت بگیرد. اما هنوز جزئیات دقیقی از اجرای این وعدهها منتشر نشده.
شریفیمقدم در مصاحبهای گفته: «برای نوسازی واقعی باید هم از داخل تولید کنیم، هم وارد کنیم، و هم مشوق مالی واقعی بدهیم. بدون حمایت مالی دولت، این طرحها پیش نمیرود.»
جمعبندی در لابهلای دود و صدای موتورها
درحالیکه خیابانهای شهرهای ایران پر از ماشینهاییست که دیگر نه ایمناند، نه سالم، نه پاک، هنوز بخش زیادی از آنها روزانه در حال ترددند. با رانندههایی که بیشتر از هر چیز، به دنبال حفظ نان شب هستند.
اسقاط خودروهای فرسوده، تنها یک تصمیم سیاسی یا زیستمحیطی نیست؛ یک انتخاب اجتماعی است. تصمیمی که باید به زبان مردم نوشته شود، با جیب مردم هماهنگ باشد و با سرعت و شفافیت اجرا شود. در غیر این صورت، این آلودگی و خطر، همچنان مثل همین دودهای غلیظ، آرام و بیصدا، در زندگی ما جاری خواهد بود.
گزارش: فرنوش آبا
پایان پیام